شعرها و نامه های مهرداد محمدی

شعرها و نامه های مهرداد محمدی

شعر، نامه و دست نوشته
شعرها و نامه های مهرداد محمدی

شعرها و نامه های مهرداد محمدی

شعر، نامه و دست نوشته

دفتر خاطرات

قبل از نوروز، خونه یه دوست بودم که داداشش از دوستای قدیم عمو مهرداد بود، همه چی به هم ریخته بود، انگار یه زلزله 9 ریشتری اونجا اومده بود مثلا داشتن گردگیری و خونه تکانی می کردن، یه کمد قراضه هم اون طرف بود که مملو از خرت و پرت و وسایل قدیمی و عهد عتیق بود. خلاصه من و دوستم از سر کنجکاوی(فضولی) رفتیم سراغ این کمد که جزو طرح انهدام و پاکسازی قبل عید قرار گرفته بود...! درش رو که باز کردیم صدای همه در اومد که بقیه وسایل آلوده میشن..! ولی من یه چیزی اون تو پیدا کردم که واسم اندازه یه گنج ارزش داشت....؟ 

یه دفتر خاطرات کهنه و پاره پوره که روش با خط زیبایی نوشته بود: "مهرداد محمدی". 

آره.... دفتر خاطرات عمو مهرداد بود که فک کنم سال 75-74 موقع فارغ التحصیلی هر صفحه اش با خط و شعر یکی از دوستای شاعر عمو مهرداد پر شده بود، از دوستم دفتر رو گرفتم و فروردین که مهرداد اومده بود سر بزنه دفتر رو نشونش دادم اگه میدونستم این همه ناراحت میشه عمراً اگه این کارو می کردم ولی کار از کار گذشته بود با خط به خطش خاطره داشت.. آخر سر هم دفتر رو به من هدیه داد (یعنی اگه نمیداد جنــــگ جهانی سوم اتفاق می اُفتــــاد....!!) یه هدیه اجباری محترمانه. 

بیچاره مهرداد خاطراتشم مثل عمرش به یغما رفتن.... 

 

یکی از شعرهای علی (داداش مهرداده) هم اونجا بود که براتون اینجا گذاشتم.

تو..!!

نابترین باده عالم توئی

بانی دل دادن آدم توئی 

******

برعطش روح من از راه مهر

بارش باران دمادم توئی 

******

من همه آلوده دردم عزیز

صحبت آرامش مرهم توئی 

******

عاشق نور و گل و آئینه ام

این همه را بودن با هم توئی 

******

دورترین باشی اگر بازهم

آنکه خدا کرده نشانم توئی 

******

بستر و با لین و شب آما ده اند

باز هم افسوس مرا کم توئی

دلتنگی...

الان می خواستم برم یکی از شعرهای عمو مهرداد رو بیارم بذارم واسه یه پست جدید اما هرچی گشتم چیزی که به حال و هوای الانم بخوره رو بدست نیاوردم!! ....  

اگه امتحان داشته باشی ظرف ۵ دقیقه میگن برگه ها بالا عقربه ساعت چنان دور بر میداره انگار دنبالش کردن!!.... اما اگه دلت بگیره - مث الان من - اینقدر وقت کش میاد که میشه ۱۶ بار تموم خاطراتت زندگیت رو مرور کنی . . اصلاْ کاش وقتی دلم میگیره امتحان داشتم!!! 

از همه بدتر این مگسیه که داره در ارتفاع غیر مجاز تو اتاقم جولان میده.. خیلی دارم مراعاتشو میکنم انگار ویلبر رایته و اولین پروازشه!... برم دخلشو بیارم.. خوبه عقاب نشده.. بی جنبه....!! 

 

اصلاْ من چرا یدفه اینجوری شدم!؟؟

از من...

اینکه گاه میخواهم کز تو دست بردارم 

                                   حرف سرد مهری نیست، مشکلی دگر دارم! 

 

راستش این وبلاگو از اول برا عمو مهرداد و شعراش تو بلاگ اسکای زدم، آخه خودش نمیتونه-- طفلک یه ثانیه هم وقت آزاد نداره از بس سرش شلوغه!!-- و همش گله اش این بود که شعراشو تو نت با اسمهای دیگه میبینه... امّا شاید تحت تاثیر نظر دختر شرقی و یا ... باید یه خورده هم از خودم مایه میذاشتم، آره دیگه! 

بهرحال از همه ممنونم که اینجا میان حتی از اونکه یه هفته اس غیبش زده یه میل هم نفرستاده تا حالا...  

دوباره میزند به سر امشب هوای غزل 

                                    دلم گرفته برای تــو و برای غــــــزل  

با تو...

ای شوکت سبز هر بهاری از تو

باران شده خیس شرمساری از تو 

***

هر گل که در این باغچه بالا کرده!

امضای قشنگ یادگاری از تو  

***

با من همه از مهر بگو تنها مهر

جز مهر ندارم انتظاری از تو 

***

جوری همه جا ریشه دوانده یادت

هر گوشه شده شکل حصاری از تو 

***

با این همه باور نکن از من که بجویم

حتی نفسی راه فراری از تو 

***

هر روز از این خانه برون خوا هم زد

با دلخوشی قول و قراری از تو 

***

از روز ازل تو شوق هر شعر منی

این بارهم ازغم تو باری از تو 

***

می میرم و تلخ بر لبانم غزلیست

باز از تو ، تو

آری

آری

آری

از تو...