شعرها و نامه های مهرداد محمدی

شعرها و نامه های مهرداد محمدی

شعر، نامه و دست نوشته
شعرها و نامه های مهرداد محمدی

شعرها و نامه های مهرداد محمدی

شعر، نامه و دست نوشته

خواب تو

به خـــــــــواب می روم ...

اتاق

       بوی اتفاق می دهد

نگاه می کنی

و پیش چشم های روشن تو باز 


            ــ آن دو سبز میزبان نواز ــ

                                              تازه می شوم 

تو حرف می زنی

سکوت می کنم

تمام ، گوش می شوم

و دل به جویبار جمله های تو
                              ــ به آن تکلم زلال ــ
                                                        می دهم

دوباره صبح

شب قشنگ با تو بودن مرا

تباه می کند

تو می روی و آفتاب

روز روشن مرا

سیـاه می کند

نظرات 26 + ارسال نظر
ندا پنج‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1390 ساعت 16:08 http://lore.blogsky.com

سلام
چقده این شعره خوشگل بود
مخصوصا آخرش

تو میروی و آفتاب
روز روشن من را سیاه میکند !!!

بی نظیر بود

زینب پنج‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1390 ساعت 19:16

خییییییییییییییییییییییییییلی خشگله

دخترک پنج‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1390 ساعت 19:46

سلام
تعبیر آخرشو خیلی دوست داشتم
زیبا بود
موفق باشید و مستدام

خودم جمعه 23 دی‌ماه سال 1390 ساعت 00:18

حالا یعنی طرف انقدر آفتاب بوده که با اومدنش شبتون رو هم روز کرده؟
وای خوش به حالش
زیبا بود مخصوصا با رفتنش هم روزتون رو تاریک کرده

ری را جمعه 23 دی‌ماه سال 1390 ساعت 00:20

سلام
بسیار زیبا بود...برقرار باشید

ملیکا شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:45 http://www.fuzooli.blogfa.com

کاش دنیا

یکبار هم که شده

بازیش را به ما می باخت

مگر چه لذتی دارد

این بردهای تکراری برایش؟!...

زینب شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:06

مرسی داداشی شما لطف داری

ZiZoOo شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:17 http://poweroflove.blogsky.com

با سپاس که به من سر زدین .
همیشه از شعرهاتو در وبلاگ هفت سنگ استفاده بردم ...
موفق باشید .

مرسی زینب خانوم..

یک ماما با چکمه های سفید شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 17:34 http://newmidwife.blogsky.com/

تو می روی و آفتاب
روز روشن مرا سیاه میکند
درود به شما دوست عزیز....فوق العاده بود
شاد و سربلند باشید

ممنونم مستانه عزیز..
موید و پیروز باشی

ترانه شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 18:08

سلام وخسته نباشید
خیلی شعرقشنگی بود
ممنون از اپ دیتتون
ولی این اسکن چی شد؟

گذاشتم..
چرا عصبانی میشی حالا!

افسانه شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 19:30 http://gtale.blogsky.com

سلام
شعربسیار زیبایی سرودید
عالی بود

مهسا شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 20:52 http://taranome-hasti.blogfa.com

پشت این پنجره جز هیچ بزرگ،هیچی نیست...
قصه اینجاست که باید بود،باید خواند..
پشت این پنجره ها باز هم باید ماند...
ونباید که گریست...
باید زیست...

مهسا شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 20:55 http://taranome-hasti.blogfa.com

سلام کاوه شهر زیبایی بووووود....
نکنه من چی؟! نه من نه!
درگیرم...درگیر درس و امتحان و... و....و....!
ایشالا این روزای درگیریم تموم شه...زود زود بیام

یه ضعیفه شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 21:27

بابا چه کرده این شعر
تابلوئه عاشق شدی کاوه خان ..
تابلوئه
فقط مراقب باش از این عاشقیت یه دفعه سر از کویر در نیاری هااااااااااااااااااااااااااااا
قشنگ بود
راستی ما پروانه های در حال پرواز تو بلاگتیم برادر
چه می کنند این پرونه هاااااااااااااااابا کاوه خان
یا علی

ساره حرف در نبار واسه من..

نه خبری نشده..

چرا پروانه وبلاگ.. دوستای اینجا در قلب من جا دارن

غزل بارانی شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 23:28

تکرار می کنم تو را

در پلکهای پیر پنجره ای رو به دریا!

که اشتیاق امواجش،

تا آرامش انگشتان ساحل می خزد!

تو هر لحظه ،

تا شنوایی ِ اتاقم می لغزی!

و در آغوش لبخندی عجیب،

ثبت می شوی!

ای فرشته ی این دریای تازه،

قاب چوبی ِ این پنجره،

حس درخت دارد....!



سلام کاوه عزیز
مرسی به من سر میزنی حضورت زیباست و گرم دوست من

دوست تو یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:34 http://www.immortal-penitent.rozblog.com

خیلی خوب بود پستای قبلیت هم خوبن ایول
راستی منم یه وب نوپا دارم که دوست دارم اگه بشه مثل چنتا دوست واقعی دور هم جمع بشیم و تنهایی ها و دلتنگی هارو از هم بگیریم و تا جایی که میتونیم کمک هم باشیم خلاصه اینکه مردونه پشت هم باشیم
واسه این کار حضور دوستای خوبی مثل شما لازمه اگه افتخار بدین خوشحال میشم

حتما..
و با افتخار

na30b یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:27 http://fosil.blogsky.com/

مثه همیشه خیلی قشنگ و عالی

دختر شرقی دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1390 ساعت 21:50

بازم مثل همیشه یه انتخاب عالی و یه شعر زیبا.
شاد باشید.

زینب پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1390 ساعت 15:57

قلب من جایگاه رفیقی است که شقایق ها حسرت آن را می خورند .

مینو دوشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 17:32 http://khiale-ghashang.blogfa.com/

سلام
خوبین؟
کجایین؟کم پیدایی

سلام..
و شکر که سلامتیتونو دوباره بدست آوردین

مینو دوشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 17:33 http://khiale-ghashang.blogfa.com/

بیا دیه

مینو دوشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 17:34 http://khiale-ghashang.blogfa.com/

دلتنگ دیدار تو ام
ای ماه شهر آرای من
ای چشم های روشنت
آیینه ی فردای من
دلتنگ دیدار تو ام

دخترک یکشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 19:51

سلام
واقعا نمیخواید آپ کنید
هی میام چک میکنم
پست جدید نذاشتید !
از من یاد بگیرید
دم به دیقه آپ میکنم

MoLOd چهارشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 15:36 http://www.bomnet.blogfa.com

خیلی قشنگ بود
کارت درسته...


لطف داری..

جوجو چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 22:59 http://sprrow.blogfa.com

دیل لسیدن بهتل از هلگز نلسیدن است!
(علی دایی بعد از تصادف)

تارا یکشنبه 24 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 14:13

سلام.

تو حرف میزنی
سکوت میکنم
تمام گوش میشوم
و دل به جویبار جمله های تو
به آن _تکلم زلال_ میدهم

چقدر زیباست....
دقیقا مثل همون روزهایی که صدای نازنینش با همان صلابت دلنشین با باز کردن پیچ رادیو بر در و دیوار وجودم جاری میشد...

آخ، که چقدر دلتنگ آن طنین خش دار و تکلم زلالتم....

امیدوارم هرگز تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد...

گوشهایم تا ابد منتظر صدایت میماند نازنینم...

دوستدار شما.
تارا. 24/9/92

عمو مهرداد بخواند لطفا...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد