شعرها و نامه های مهرداد محمدی
شعر، نامه و دست نوشته
شعرها و نامه های مهرداد محمدی
شعر، نامه و دست نوشتهدرباره من
روزانهها
همهپیوندها
- علی محمد محمدی
- رئوف ایران نژاد عــــزیز
- ســیده زهـــرا بصـــارتـی
- پـریسا ناصــری (ناگفته ها)
- هـــمایون محـــمدی
- سیروس نادری
- درگاراژی
- همبازی کوچه های بچگی
- عاشقانه های باران -شبنم-
- خاطرات کهنه و شعر های نو
- دنیایی از ناگفته های من -مهدیه-
- یک ماما با چکمه های سفید
- ☻π☺بروبڪس باحال☻π☺
- من و تنهایی (ماندانا)
- بدو بیا فضولی -ملیکا-
- سوسن گل (نجفی)
- ماهان (وبلاگ دیگر)
- کلبه تنهایی (زهرا)
- پرچین رویا -مهدیه-
- میم مثل مــــریم
- الـــــــــــــی ...
- صادق هلشی
- محمد هلشی
- الهــــه بـــاران
- رسول رضایی
- وب مونا
- نوشین
- فـــریاد
- غریبه
- لاوان
- بیتا
- بلا
- دوست داشتن عاشقانه-غزل بارانی-
- پرنده پاسپورت ندارد-فرامرز احمری-
- افسوس خوردن های بی فایده
- اینجا همه چی در همه -نگار-
- سمیه -فانوس شبهای تارم-
- مرجع همه جور داستانک
- تنها با غزل -غزل بارانی-
- علیرضا مجلوبی عزیزم
- قاصدک- سایه عشق
- رشاد عقیلی قشم
- گمشـــــده -امــــــیر-
- زیبا ترین عشق -رها-
- هفت سنگ (شبنم)
- یک سبد گل معرفت
- سنگ، کاغذ، قیچی
- دریا (از جنس باران)
- چند لحظه...-الهام-
- خیال قشنگ -مینو-
- بادبادک باز -الهه-
- کیومرث مرادی
- ساره -ضعیفه-
- خدیجه نصیری
- سایت ایوانیان
- ماه ناتمام من
- دخــــــــــترک
- مریم هلشی
- وبلاگ مهسا
- دختر شرقی
- محمد آزادی
- قلب زخمی
- ماهان عزیز
- تنهای تنها
- سوفیا 2
- سوما 2
- سوفیا
- ستاره
- غزاله
- فرگل
- مریم
- مینا
- دریا
- زهرا خادمی
ابر برجسب
شعری برای کودکان کارجدیدترین یادداشتها
همه- چهار نامه ی کوتاه به نشانیِ خودم
- هفت شعر کوتاه پیوسته + نامه میرزا محمدی
- چشم به راه
- شش کار کوتاه پیوسته
- خونخواه شهید!!
- داستان فیلم
- نام کوچکت
- شبی که رفتی
- 1- مارکز 2- فوتبال
- شعری برای نام تو
- دلیل
- با منی هنوز
- اگر قرار است نباشی
- ترک دنیا
- ۳ کوتاه
- دختر دارو فروش - گرگ و میش
- اتفاق
- نا شعر
- پا به پای مادر
- چگونه بی تو نگیرد دلم!
- بهار
- 1- کنار تو 2- گفت و گو
- ۱--سارا 2- تلفن ۳--دوری
- دو شعر کوتاه نیمایی
- انتظار شیرین
- جایزه ترانه
- خواب خدا
- اشارت سبز
- ***
- چند قدم اون ور تر
- روا نبود تورا...
- بانوی بی ادعا
- سارا
- شاعر
- عشق قدیمی
- **
- وقتی تو نباشی
- رقص ماه
- چیزهای خوب
- بهارآمدنت
- هفت سین
- بعد سالهــا
- نامه بهار
- خیال لبریز بهار
- ای از جنس من
- *از خودم*
- خواب تو
- چرا چنین شده ای!؟
- اینم از نامه
- نامه مهرداد به من
نویسندگان
- کاوه 81
بایگانی
- بهمن 1392 1
- دی 1392 1
- آذر 1392 2
- آبان 1392 3
- مهر 1392 1
- شهریور 1392 2
- مرداد 1392 2
- تیر 1392 1
- خرداد 1392 2
- اردیبهشت 1392 2
- فروردین 1392 4
- اسفند 1391 2
- بهمن 1391 1
- آذر 1391 3
- آبان 1391 1
- مهر 1391 1
- شهریور 1391 2
- مرداد 1391 1
- تیر 1391 2
- خرداد 1391 2
- اردیبهشت 1391 2
- فروردین 1391 2
- اسفند 1390 3
- بهمن 1390 2
- دی 1390 4
- آذر 1390 3
- آبان 1390 1
- مهر 1390 3
- شهریور 1390 1
- مرداد 1390 2
- تیر 1390 6
- خرداد 1390 3
- اردیبهشت 1390 5
- فروردین 1390 5
- بهمن 1389 3
جستجو
آمار : 194030 بازدید
Powered by Blogsky
کاوه
شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 20:12
سلام چرا همه نامه برای من باز نمیشه؟؟؟
دوباره امتحان کن
چه دست خط قشنگی داره
سلام
مشکل داره درست اسکن نشده....نمیشه خوندش...درستش کنید ممنون میشم
ببخشین تو رو خدا..
اول اینکه عکس ها رو اسکن نکردم و با موبایلم گرفتم که کیفیتش پایینه..
و از این مهم تر، تو پیکوفایل آپلود کردم که متاسفانه بالا نمیاد سرورش..!
البته فعلا سرور رو عوض کردم تا وقتی بیام و عکسهای اسکن شده رو بذارم..
خداحافظ گل لادن .تموم عاشقا باختن
ببین هم گریه هام از عشق .چه زندونی برام ساختن
خداحافظ گل پونه .گل تنهای بی خونه
لالایی ها دیگه خوابی به چشمونم نمی شونه
یکی با چشمای نازش دل کوچیکمو لرزوند
یکی با دست ناپاکش گلای باغچمو سوزوند
تو این شب های تو در تو . خداحافظ گل شب بو
هنوز آوار تنهایی داره می باره از هر سو
خداحافظ گل مریم .گل مظلوم پر دردم
نشد با این تن زخمی به آغوش تو برگردم
نشد تا بغض چشماتو به خواب قصه بسپارم
از این فصل سکوت و شب غم بارونو بردارم
نمی دونی چه دلتنگم از این خواب زمستونی
تو که بیدار بیداری بگو از شب چی می دونی
تو این رویای سر دم گم .خداحافظ گل گندم
تو هم بازیچه ای بودی . تو دست سرد این مردم
خداحافظ گل پونه . که بارونی نمی تونه...!!!
...طلسم بغضو برداره .از این پاییز دیوونه
خدایا هیچ کس رو تنها نکن.
خدایا قلبا رو سیاه نکن.
خدایا دلای صاف عاشقا.
رنگ دریاست اونا رو تباه کن.
خدایا بذار که عاشق بمونن.
بذار این ترانه هارو بخونن.
بذار حس کنن که زنده میمو نن.
نذار فکر کنن که توی زندونن.
آره آره بذار که عاشق بمونن.
خودشون معنی عشقو میدونن.
پس خدا کاری بکن که این دلا.
بگیره با رنگ عاشقی جلا.
کاشکی عاشقی همیشگی باشه.
کاشکی عشق واسه یه لحظه نباشه.
این روزها
ـ"مطالعه بسیار دارم"
ـ"ورزش مے کنم"
ـ"اوقات فراغت زیاد دارم"
.
.
باور نکن
تمام اینها
یعنے نبودن ات....
وای چه دست و خط زیبایی داره
خیلی زیبا و پراحساس نوشته بودن
ما نداریم که واسمون ازین نامه ها بنویسند کلی ذوق کنیم
درود
ممنون از ابتکار زیبای شما و نامه سرشار از احساس اقای مهرداد محمدی....دست مریزاد.......
ﭼﻪ ﺭﺳﻢ ﺟﺎﻟﺒﯽ ﺍﺳﺖ
ﻣﺤﺒﺘﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﭘﺎﯼ ﺍﺣﺘﯿﺎﺟﺖ ...
ﺻﺪﺍﻗﺘﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﭘﺎﯼ ﺳﺎﺩﮔﯿﺖ
ﺳﮑﻮﺗﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﭘﺎﯼ ﻧﻔﻬﻤﯿﺖ ...
ﻧﮕﺮﺍﻧﯿﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﭘﺎﯼ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿت
ﻭ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭﯾﺖ ﺭﺍ ﭘﺎﯼ ﺑﯽ ﮐﺴﯿﺖ
ﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺕ
ﺑﺎﻭﺭﺕ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪتنهایی ﻭ بی کس ﻭ ﻣﺤﺘﺎج
نمـــــی خوام تنــــها بمونــــــم
مـــــث شعــــله ای بســــــوزم
وقتــــی گفتی هــــمزبونـــــــی
یــــــه رفیــــــق مـــهربونـــــــی
فهمیدم بــی تو مــــی مــــــیرم
درد عـــــاشقی مــــی گیــــــرم
آخــــــه بودنــــــــت همیشــــــه
باعــــث دلگرمـــــــی میشــــــه
پس بــزار پیشـــــــت بمونـــــــم
اشـــک چشـــــــماتو ببوســــــم
دو هـزار بــار گریـــــــه کــــــردم
کـــــه بمـــــــونی تــو کنـــــــارم
حـــالا کــــــه اســــیر عشقـــــم
تـــــو وجودم غــــــرق مهـــــــرم
دوســـــت دارم با من بمونـــــــی
هـــــــمه شـــــعرامو بخونـــــــی
آره این دلــــــــــــــــــــم گرفتــــه
یــــــکی این قــــــلبو شکستــــه
اگــــــــــه این زخمـــو نبیـــــــنی
اگـــــــــــه مرهـــــــــــمی نزاری
شـــــــب یـــــــلدایی نـــــــداری
یــــــه هـــــوای ســــــردی داری
می دونم باهـــــام می مونــــــی
راز ایـــــن دلـــــــو می دونــــــی
مــــی دونم هســـــتی کنـــــارم
پیــــــش قلــــب بــــی قــــــرارم
دســــتتو بــــــــــزار تـــو دســـتم
با تــــــو من ســــــــتاره هســـتم
دیــــــــگه تنــــهایـــــــی تمــــومه
تـــــــا همیشه عشق می مــــونه
سلام داداشی
مرسی از حضور سبز وصمیمانه ی شما
میلاد حضرت مسیح مبارک
مرسی .. کریسمس مبارک
خوب دوست خوبم این نامه رو میفرستادی تا ما واستون اسکن کنیم
ما اسکن داریم اونم چه اسکنی
از خود عکس واضح تر و قشنگتر
اگه تو کاغذ ابرو بادی می نوشتن که زیبا میشد
ممنون از لطفت..
خیلی زیبا بود
ممنون که خبرم کردی
سلام
میسی از اینکه اومدین
میخوام لینکتون کنم تا گم نشین
راسی عجب دسخط قشنگی
نامتون هم قشنگه
بارالها ؛
نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم ،
نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی ،
در اگر باز نگردد نروم باز به جایی ،
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی ،
کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی ،
باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی
اومدم وبت مهمونی
چایی و قهوه و شیرینی و نسکافه و میوه و شکلات و آبنبات و شامو و هر چی که به ذهت میرسه بیار بخورم دیگه
دلت میاد مهمون گرسنه بمونه..
نمیدونم تو این فضای مجازی چی بیارم...
ولی استاد محمدی میفرمایند:
ـــــــ
روزه را ،از پی بوسیدن لبهایش،شکستم
بر سر سفره رنگین رخش ، تا که نشستم
چشم: بادام و تنش: یاس و لبش : توت سنندج
باغبان،آخر عمری ،چه گلی داد، به دستم
¨°؛¤ّ„¸ ¸„ّ¤؛°¨¨°؛¤ّ„¸¨¨°؛¤ّ„¸¨°؛¤ّ„¸ ¸„ّ¤؛°¨¨°؛¤ّ„¸¨¨°؛¤ّ„¸
زندگی قشنگه اگه با تو باشه... مرگ قشنگه اگه برای تو باشه... دلتنگی قشنگه اگه به خاطر تو باشه... من قشنگم اگه با تو باشم اما تو هرجور که باشی قشنگی
¨°؛¤ّ„¸ ¸„ّ¤؛°¨¨°؛¤ّ„¸¨¨°؛¤ّ„¸¨°؛¤ّ„¸ ¸„ّ¤؛°¨¨°؛¤ّ„¸¨¨°؛¤ّ„¸
¨°؛¤ّ„¸ ¸„ّ¤؛°¨¨°؛¤ّ„¸¨¨°؛¤ّ„¸¨°؛¤ّ„¸ ¸„ّ¤؛°¨¨°؛¤ّ„¸¨¨°؛¤ّ„¸
دنیا 3تا دوست دارم... خورشید، ماه و تو. اولی رو برای روزم میخوام /دومی رو واسه‌ی شبم میخوام / ولی تو رو برای تک تک لحظه‌های زندگیم میخوام تنهای تنها
¨°؛¤ّ„¸ ¸„ّ¤؛°¨¨°؛¤ّ„¸¨¨°؛¤ّ„¸¨°؛¤ّ„¸ ¸„ّ¤؛°¨¨°؛¤ّ„¸¨¨°؛¤ّ„¸
میان دیوارهای روشن سکوت
خانه ای شیشه ای ساخته ام .
خانه ای باتمام زوایای زندگی یک انسان .
خانه ای به وسعت تمام عشقها ، قلبها ، کینه ها، سکوت ها.
خانه ای با شادیهایی از جنس ستاره های طلایی
و احساسی به رنگ آسمان .
خانه ای که درهایش از جنس نور است و
پنجره هایش رو به آفتابگردانهای خندان باز می شوند.
خانه ای پر از هوای " تو"
و نفسی از تبار " عشق " .
در هنگامه آمدنت
سکوت شیشه ها به رنگ آبی ترین بهشت زمینی
زندگی را فریاد می زنند .
حتی اگر با قدمهایی از جنس سکوت بیایی ....
دست خطشون قشنگ ِ :)
.
.
.
الهی عاشق بمانی .....
.
.
.
خیلی متنش قشنگ بود ...
مرسی از حضورت فرگل جون
سلام. خوبی؟
دست خطشون خیلی قشنگه
راستی مریم کیه!؟ من که نمی شناسمش!
خودت کی هستی عزیز..
اسمت کو؟!
از " تـــو " دلـگیـــر نیستَــــم . . .
اَز دلـَــم دلـگیـــرَم !
کــــه نَبــــودَنـتــــ را صَبــــورانــــه تحمـــــل میکـنَــــد . . .
بـی هیـــچ شِـکــــوه ای ...!!!
خیلی خط آقا مهرداد را دوس داشتیم و اینکه وجود محبت ی که نسبت به شما داشتن رو نیز
و چقد مهربانی ها در این نامه بیش از پیش حس می شد
خوش به حالتان
پستتان را دست داشتیم برادر کاوه
در پناه حق مستدامو پیروز باشید
مرسی ساره خانم گل
بی تعارف گفتم
چه خبرا؟
منتظر آپ جدید هستیم
سلام
خوش بحالتون چه دوست خوبی دارید.حتما شمارو خیلی دوست داره دوست خوب از برادرهم نزدیکتره
عمو مهردادو میگین؟
فرشته اس .. دوسته .. و هرچی خوبی..
ممنونم
آنچه بر قضا و قدر فائق آید: صبر است
آنچه آدمی را صیقل می دهد: کار است
آنچه برای مرد ننگ است: غصه است
آنچه کهنه اش بهتر است: دوست است
آنچه که از علم بهتر است: تجربه است
آنچه بیش از مرگ آدمی را می کشد: نامیدیست
آنچه هر چقدر دراز باشد کوتاه است: عمر است
آنچه که زیادش هم کم است: ایمان است
آنچه که کمش زیاد است: دشمن است
از دست عزیزان چه بگویم که گله ای نیست
اگر هست دگر حوصله ای نیست
در حسرت دیدار تو آواره ترینم
هر چند تا منزل تو فاصله ای نیست
دیریست که از خانه خرابات جهانم
به سقف فرو ریخته ام چلچله ای نیست
این چه پایانیست؟
به من بگو
رشته های نگاهت را به که دوختی؟
که دستانم را در این تاریکی رهاکردی
تمام آرزوهایم را فناکردی
آه این چه پایانیست؟
چرا دیگر عشقی بین مانیست؟
چرا دیگر مرد در آیینه زیبانیست؟
این چه پایانیست؟
هیچ دانستی؟
بعد از تو جان چگونه به لبهایم رسید
هیچ دانستی؟
آن زمان که تو سرد از کنارم گذشتی
سایه ات چگونه مرا گرم در آغوش کشید
هیچ دانستی ؟
این چه پایانیست...
سلام
مرسی از حضور صمیمانه شما داداش خوبم
.... سلام
سلام
خعلی شعرتون قشنگ بود حظ بردم
منم لینکیدمتون
لطف کردین..
به افسون کدامین شعر در دام من افتادی
گر عالم رود از یادم تو از یادم نخواهی رفت
به شرط انکه گه گاهی تو هم از من کنی یادی
خوشا غلطیدن و چون اشک در پای تو افتادن
اگر روزی به رحمت بر سر خاک من استادی
می دانی چه دلتنگم
چه بی تابم چه غمگینم
چه تنهایم......
تو را هر شب صدا کردم
نمی بینی
نمی خوابم
بیا تا باورت گردد
که بی تو کمتر از خاکم
ولی با تو به افلاکم
بیا با آرزوهایم بسازم خانه ای در دل
سراغم را نمی گیری مگر بیگانه ای با من.....؟
زندگی کوتاهتر از آن است که به خصومت بگذرد و قلب ها گرامی تر از آنند که بشکنند.
آنچه از روزگار به دست می آید، به خنده نمی ماند وآنچه از دست برود، با گریه جبران نمی شود.
فردا خورشید طلوع خواهد کرد، حتی اگر ما نباشیم...
[گل][گل].0**0.♥.0**0.♥.0**0.♥ [گل][گل].0
سلام خوبی ؟
وبــــــــلاگ دوست داشـــــتن عـــــاشــقانه
با متن[گل] موج عشق تو[گل] به روز شد
[گل][گل].0**0.♥.0**0.♥.0**0.♥ [گل][گل].0
سلام مرسی به خاطر شعر زیبات
با افتخار لینک شدی دوست من
سلام کاوه جان...خیلی خیلی قشنگ بود...چه خط قشنگی داره واقعا ادم لذت میبره خوش به حالش ...خیلی عالی بود...ولی من هنوز تو کف دست خطشم
لطف شماست..
شاید عمو مهرداد به خودم رفته..!
خسته از نامردی ام از مرغ شب تنها ترم / آنقدر تنها که کس جز غم نباشد باورم
چرا؟
چی شده مگه؟!
پس از رفتنت آرزوهایم را دفن خواهم کرد ...
دفتر خاطراتم را به آب خواهم انداخت ...
وقاب عکس اتاقم را پستوی زمان خواهم سپرد ...
نبودنت را باور خواهم کرد و
اجازه ی ورود هیچ نگاهی را
به آرزوهایم نخواهم داد ...
اما کاش قبل از رفتنت ...
به گنجشک های شهر سپرده
باشی برق انتظار را در
چشمانشان نگاه دارند...
شاید رفتنت را برگشتی دوباره باشد..
به گوش نای خاموشم بگویید
که امشب ناله را از سر بگیرد
کسی که از درد وداغ او نسوزد
الهی از بت غم در بگیرد
دل بیتاب من میخواهد امشب
به شوق ان دست وبازو را ببوسد
به ان صحرای سوزان پا گذارد
نگاه تشنه او را ببوسد
سرا پا اشک گشتم در غریبی
به اعماق عزای تو چکیدم
کنار جوی تنهایی نشستم
دل خود را بیادت سر بریدم
تن بی دست تو انروز دیدم
که در دشت عطش بی تاب می شد
خدایا کاشکی از این خجالت
زمین بی مروت اب می شد
سلام
من اونیم که اسمش رو یادش رفته بنویسه!
چرا حواس پرت شدی مریم جان..!؟
نکنه تو هم...!
آره؟
نمی دونم اسمش رو چی می شه گذاشت... شایدم عشق باشه...
از بس که قسمتِ نظراتت باز نمی شد برام! اسمم یادم رفت دیگه!
من چی آره!؟
نخیرم!
آره عاشقم
ولی خیلی خستم
شوق بازآمدن سوی توام هست
اما
تلخی سرد کدورت در تو
پای پوینده ی راهم بسته
ابر خاکستری بی باران
راه بر مرغ نگاهم بسته
وای ، باران
باران ؛
شیشه ی پنجره را باران شست
از دل من اما
چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟
...
رفته ای اینک و هر سبزه و سنگ
در تمام در و دشت
سوگواران تو اند
در دلم آرزوی آمدنت می میرد
رفته ای اینک ، اما آیا
باز برمی گردی ؟
چه تمنای محالی دارم
...
من گمان می کردم
دوستی همچون سروی سرسبز
چارفصلش همه آراستگی ست
من چه می دانستم
هیبت باد زمستانی هست
من چه می دانستم
سبزه می پژمرد از بی آبی
سبزه یخ می زند از سردی دی
من چه می دانستم
دل هر کس دل نیست
قلبها ز آهن و سنگ
قلبها بی خبر از عاطفه اند
...
و چه امید عظیمی به عبث انجامید
در میان من و تو فاصله هاست
گاه می اندیشم
می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری
تو توانایی بخشش داری
دستهای تو توانایی آن را دارد
که مرازندگانی بخشد
چشمهای تو به من می بخشد
شور عشق و مستی
و تو چون مصرع شعری زیبا
سطر برجسته ای از زندگی من هستی
...
تو به اندازه ی تنهایی من خوشبختی
من به اندازه ی زیبایی تو غمگینم
چه امید عبثی
من چه دارم که تو را در خور ؟
هیچ
من چه دارم که سزاوار تو ؟
هیچ
تو همه هستی من ، هستی من
تو همه زندگی من هستی
تو چه داری ؟
همه چیز
تو چه کم داری ؟
هیچ
...
آرزو می کردم
که تو خواننده شعرم باشی
راستی شعر مرا می خوانی؟
نه، دریغا،هرگز
باورم نیست که خواننده ی شعرم باشی
کاشکی شعر مرا می خواندی
...
چه کسی باور کرد
جنگل جان مرا
آتش عشق تو خاکستر کرد ؟
...
حرف را باید زد
درد را باید گفت
سخن از مهر من و جور تو نیست
سخن از
متلاشی شدن دوستی است
و عبث بودن پندار سرورآور مهر
آشنایی با شور ؟
و جدایی با درد ؟
و نشستن در بهت فراموشی یا غرق غرور ؟
سینه ام آینه ای ست با غباری از غم
...
من چه می گویم ، آه
با تو اکنون چه فراموشیهاست(حمیدمصدق)
قشنگه.. مرسی
بگذار تا بگویم من در جهان چه دیدم
یک دشت خالی از گل یک آسمان غمگین
اکنون که قصد دارم پرواز آخرم را تا بی نهایت عشق
بگذار تا بگویم از دردهای پنهان از دستهای خالی
از چشم های گریان
بگذار تا بگویم در خاک تیره ی دشت آیا جوانه ای هست؟
آیا صدای فردا در چشمه های امروز تصویر روشنی هست؟
هم آفتاب شاهد در سوگ دشتهای تشنه صدها شقایق از درد
سر بر زمین نهادند آیا طراوتی هست در روح پاک دریا
تا غنچه های دلتنگ جانی دوباره گیرند؟
بگذار تا بگویم مهتاب خانه ی ما در آسمان فرداست
روشن تر از همیشه در اشکهای دریاست
حتی اگر جوانه ای نیست یک باغ مهربان هست
قلب سپید مهتاب همسایه زمین است
شبهای تیره و تار یک آسمان ستاره درسقف خانه ی ماست
حتی اگر زمانی سیل سیاه ظلمت قصد هجوم ما کرد
جان های روشن ما خورشید شب شکن هست.
سلاااااااام کاوه پس نظرای من کووووووووووو؟ برات یه شعر خوشمل فرستادم با یه نصفه صفحه حرف!
نکنه نیومده برات؟! اینهمه زحمت کشیده بودم!
راستی کاوه جان بخاطر توام که شده هی میگفتی کجایی یه آپ کردم بدو بیـــــــــــــــا پیشـــــــــــم
راستی اون نظرم که برات نیومده دوباره میگم دست خط آقا مهرداد خیلی قشنگه اما من بعضی جاهاشو نتونستم بخونم
سلااااام مهسای عزیز..
مرسی که زحمت کشیدی و وقت گذاشتی..
میام حتما.
نظرتو که دوباره فرستادی همین دو جمله بود
تو که گفتی یه نصف صفحه اس!!!
پاییز زیر بارون ،زیر چتر ،تو خیابون خیس، نگاه اول، ریختن میوها رو زمین ،عاشق شدن ،خیره نگاه کردن... قرار اول ،باز من و تو و خیابون خیس ، عاشق ،دیدن تو و بوی عطر تو
اما پاییز رفت
و من منتظرم پاییز بیاد با بارون
[ناراحت]
فدا دیر میاد ازش دلگیر نشین گرفتاره
فداتونم
آپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپم[لبخند]
به دلمان نشست..
زندگی کردن بی تو
من که در گریزم از من
به تو عادت کرده بودم
از سکوت و گریه شب
به تو حجرت کرده بودم
با گل و سنگ و ستاره
از تو صحبت کرده بودم
خلوت خاطره هامو
با تو قسمت کرده بودم
خونه لبریز سکوته
خونه از خاطره خالی
من پر از میل زوالم
عشق من تو در چه حالی
باز ای باران ببار
بر تمام لحظه های بی بهار
بر تمام لحظه های خشک خشک
بر تمام لحظه های بی قرار
باز ای باران ببار
بر تمام پیکرم،موی سرم
بر تمام شعرهای دفترم
ممنون مینو جان برای این همه احساس و سلیقه ات
چه زیبا! گفتم دوستت دارم !
چه صادقانه پذیرفتی!
چه فریبنده !
آغوشم برایت باز شد !
چه ابلهانه!
با تو خوش بودم !
چه کودکانه !
همه چیزم شدی !
چه زود !
به خاطره یک کلمه مرا ترک کردی !
چه ناجوانمردانه !
نیازمندت شدم !
چه حقیرانه!
واژه غریبه خداحافظی به من آمد!
چه بیرحمانه!
من سوختم
من که گفتم ای دل بی بند و بار
عشق یعنی رنج یعنی انتظار
عشق خونت را دواتت میکند
شاه باشی عشق ماتت میکند
آه عجب کاری به دستم داد دل
هم شکست و هم شکستم داد دل
سلام اقا کاوه..
امیدوارم حالتون خوب باشه...
نامه ی خیلی زیبایی بود و همچنین خط فوق العاده ای...
واقعا لذت بردم... هم از نامه و هم از شعرایی که تو پستای قبل گذاشته بودین...
امیدوارم موفق باشین.
سلام
چرا قسمت پایین نامه رو لاک گرفتید؟
از طرف؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نوشته بود علی محمد و مهرداد محمدی!
منم گفتم بذار فقط از طرف خودت باشه
اینجوری میشه بذارم تو وبلاگ
قالب جدید مبارک
این کامنت خصوصیه
پس اینطور
شما اولین نفری هستید که ازم بزرگترید
همه ی خوانندگان من یه دو سه سالی ازم کوچولوترن
زود تند سریع
چهار تا از جاذبه های گردشگری ایلام را نام ببرید؟
سوغت ایلام چی می تونه باشه؟
؟
؟
؟
؟
خودتون واس چهار تا علامت سوال بالا، سوال بنویسیو و جواب بدید (20نمره)
سلاااااااااااااام
میدونی وبتو گم کرده بود ؟؟
یهو که اومدم دیدم برام نظر گذاشتی کلی ذوق کردم
وایییییییییییی
میشه برای منم از این نامه ها بنویسن ؟
من حسودیم شد خب
ولی خدایی عجب خطی دارنننننننننننننننننننننننن
سلااااااااااااااام
چرا نمیشه..
با مهربانی که من از مهرداد سراغ دارم حتما میشه..
دفعه دیگه که دیدمش میگم زحمتشو بکشه..
لطف کردی اومدی
سلام
دست خط قشنگی دارن
ولی من نتونستم خوب بخونم
سلام
مرسی و
ببخشید دیگه..
می آیی عاشق میکنی ، محو میشوی تا فراموشت کنم ،
دوباره می آیی تازه میکنی خاطرات را ، محو میشوی ،
به راستی که سراب از تو با ثبات تر است . . .
سلام.
ببخشید بابت تاخیر. درگیر بودم کمی.
عجب خط زیبایی دارن. انشاالله موفق و پیروز باشند.
ای کاش نوشته رو به صورت تایپی قرار می دادید که یه وقت اشتباه نخونیم. آخه خیلی خوش خط هستن.
در پناه خدا.
سلام..
باشه اگه بتونم میذارم..
آخه تنبلم..یه خورده!
قالب ِ قلب قلبی ِ جدیدت مبارک
آقا قالب بلاگتونیم
آقا ما شنیدیم شما عاشق شدی
عاشق شدنتون رو قالب بلاگتون می گه هاااااااااااااااااااااا
آقا خبری د به ما خبر بدید ما شیرینی می خوایم
ســــــاره..!
چرا حرف تو دهن من میذاری؟!
عکس دوتا پرستوی عاشق خودت هنوز در ذهنم مونده
کاش این مرغ دلم بر تو گرفتار نبود
کاش این روح من از هجر تو بیمار نبود
بارها آرزوی دیدن رویت کردم
چه توان کرد مرا رخصت دیدار نبود
من اگر دیده به روی رخ تو می بستم
سر شب تا به سحر دیده به دیوار نبود
روز اول تو اگر وفا به ما می کر دی
حرف ما بر سر هر کوچه و با زار نبود
بلبلان وقت بهار نغمهءخوش می خوانند
تو به باغ دیدی کجا همدم گل خار نبود
میدهی وعده ولی به عهد وفا نمی کنی
کاش این روز من و حرف تو تکرار نبود
گر چه شیرین دم آخردل فرهاد شکست
باز هم مثل تو اینگونه دل آزار نبود
گوئیا تلخی جان کندن ما می خواهی
پا نهم پیش نگوئی که وفادار نبود
من که راز دل خویش جز تو نگفتم با غیر
این تو بودی که دلت محرم اسرار نبود
تو بیا تا که صمد جان به فدایت بکند
تا بدانی که دلش جز تو خریدار نبود
آخه من هیچی ندارم که نثار تو کنم
تا فدای چشای مثل بهار تو کنم
می درخشی مثل یک تیکه جواهر توی جمع
من می ترسم عاقبت یه روز قمارت بکنم
من مثه شبای بی ستاره سرد و خالی ام
خوب می ترسم جای عشق غصه رو یار تو کنم
تو مثه قصه پر از خاطره هستی نمی خوام
من بی نشون تو رو نشونه دارت بکنم
تو که بی قرار دیدن شب و ستاره ای
واسه دیدن ستاره بی قرارت بکنم
مثه دریا بی قراری نمی تونی بمونی
من چرا مثل یه برکه موندگارت بکنم
من مثه شبای بی ستاره سرد و خالی ام
خوب می ترسم جای عشق غصه رو یار تو کنم
تو بگو خودت بگو با تو بمونم یا برم
آخه من هیچ نمی خوام که غصه دارت بکنم !!!
زیر باران بیا قدم بزنیم
حرف نشنیده‌ای به هم بزنیم
نو بگوییم و نو بیاندیشیم
عادت کهنه را بهم بزنیم
و ز باران کمی بیاموزیم
که بباریم و حرف کم بزنیم
کم بباریم اگر ولی همه‌جا
عالمی را به چهره نم بزنیم
چتر را تا کنیم و خیس شویم
لحظه‌ای پشت پا به غم بزنیم
سخن از عشق خود به خود زیباست
سخن عاشقانه‌ای به هم بزنیم
قلم زندگی به دست دل است
زندگی را بیا رقم بزنیم
سلام
مرسی از حضورت گلم
در همان دقایق عزیزی که چون باد در گذر بودند
و به دست غارتگران زمان نابود می شدند
تنها آرزوی من بی دل این بود که
فراموشم نکنی
ممنون ک اومدی
هنو متن دلخواهمو پیدا نکردم بعدشم کی میخواد ب این همه دوست خبر بده
بوشه سعیمو میکنم
فخط بخاطر تو
ولی چن روز دیه
من عاشق این شکلکم
منتظرم..
لازم نیست خبر بدی خودم میام..
عمو خوبه ؟
سلام دارن خدمتتون..
شما خوبین خانم ندا؟
salam khobi?
merc ke behem sar mizani
man ye modati nabodam
to too peyvand haye roozahe hasti dostam
slm... tnx
منم خوبم
الان دیدم که تو لینک وبلاگت من اولی ام
مرسی
خواهش
تو را دیدم دلم لرزید ،گمانم من خطا کردم
میان کلبه ی عشقم تو را مهمان کردم
در این آلونک ساده به جز راستی ندارم هیچ آذوقه
چرا مهمان ناخوانده نمیشینی سرسفره
به روی سفره عشقت نمی چینم، من هفت سینی
فقط قرآن و آیینه فقط اشکی طمانینه
فقط ماهی، فقط گلدون فقط یک قلب سرگردون
فقط دیوان حافظ را فقط اشک شقایق را
برایت همچو شمع جانم فدا کردم
به خود پیچیدم و سوختم
به جای آه هردم نام تو را زیر لب صدا کردم
گمانم من خطا کردم
که نام قشنگت را بی وضو صدا کردم
زندگی زیباتر از لبخند یک عاشق به گل
زندگی رهگذر لبخند بی پایان ماست
زندگی چشمان ناظر براین هیاهوی
بی پایان ماست
زندگی لحظه ی آشنایی هاست
زندگی یعنی تحقق یعنی از نو
ساختن هر رویا
زندگی یعنی من یعنی تو یعنی ما
یعنی هردم ز شوق ناله ی عشق
سر دادن
زندگی یعنی ز خود بی خود شدن
زندگی یعنی عشق را درچشمان
بی فردای خورشید دیدن
زندگی یعنی از نو شکفتن
یعنی از ماه به خورشید رسیدن
زندگی یعنی ز گل رسم وفا آموختن
زندگی یعنی همین،یعنی بی پروا
سخن گفتن ز عشق
خییییلی قشنگ بود..
بســــــــیار ممنون از لطف مداومتون..
تو را گم کرده ام جانا
در این ناقوس تنهایی
میان حلقه های موج
به روی ساحل سوزان تنهای
در این چشمان مغمومم
که معبودش تو بودی روزگاری
پس از بیداری مهتاب
به ناگه سایه شوم جدایی،حصار باوری هر چند خیالی
درید از هم غم و خلوت
درید آرامش و لبخند
ندا سر داد،سوسوی امید
از پس آبشاری پر زتردید
درون دامن شب در خشکساری
نوازش کرد دست من
گیسوان سرد صبح را در میان انبوهی از تهدید
و ندید چشم دیگر فریاد آخر دوست داشتن را
و بوسید در حسرتی فرو خورده دست مرگ را
مَــــن!
عــاشــق نیستــَـم..
فقَـط گــاهــی حَـــرف تــــو کـــه می شَـــود،
دلَـــــم مثــــل اینکــــه تَبـــ کنَــــد!
گَـــرم و سَــــرد می شَــــوَد . . .
آبـــــ می شَـــوَد . . .
تنگـــــ می شَـــــوَد
قالب نو مبارک خیلی خوشگل شده اینجا.... آهنگت توپه
میسی..
خلاصش کردم دیگه
گلچینی از این همه خلاصه رو گذاشتم..
خیییییلی بودن آخه!!
سلام
من آپممممممممممممممم
دوست دارم نظر شما هم بدانم در مورد این آپ[گل]
چشم.. اومدم!
می روم اما بدان یک سنگ هم خواهد شکست
آنچـــــنان که تارو پود قلب من از هــــم گسست
می روم با زخم هـــــایی مانده از یک سال سرد
آن همه برفی که آمـــــد آشـــــــیانم را شکست
می روم اما نگویــــــــی بی وفــــــا بود و نمــــاند
از هجوم سایه هــــا دیگر نگــــــاهم خسته است
راســــــتی : یادت بمــــــــاند از گـناه چشم تو
تاول غــــــربت به روی باغ احســــــاسم نشست
طـــــــرح ویران کـــردنم اما عجیب و ســــــاده بود
روی جلد خاطــــراتم دست طوفــــــان نقش بست
باران
فقط همین جایی از قصه که من ایستاده ام می بارد
دو قدم این طرف تر
دو قدم آن طرف تر
همیشه آفتاب است!
چقدر زیباست زهرا جان..
مثل حال و هوای این روزای من
نمیشه واس ما هم یه نامه بنویسید بیاد در خونمون
سلام به کاوه ی نازنین !
مرسی از این پست قشنگ
توی این وبلاگ قشنگ
این کار قشنگ
این آهنگ قشنگ
این متن قشنگ
....
و این خط بسیار قشنگ !!
قشنگی اینجا موج میزند !
یه ناگفته دارم در این مورد برات
و اون اینکه مهرداد یه خط ابتکاری با ماژیک داره که یه خوشنویس مطرح میگفت :
مهرداد اشتباه میکنه که نمیره این خط رو به اسم خودش ثبت کنه !!
خاطره ی روز نوشتن این نامه هم در من تداعی شد و من و برد تا اشک ، تا اندوه ، تا ....
مرسی
درود و بدرود !
سلام بر عمو علی نازنین..
مرسی که خبر دادین
و چقدر خاطره شیرینی شد در ذهنم آن روز پاییزی
همیشه دوستت داریم!!
راستی یادم رفت بگم که پست اخیر من یه جورایی به مهرداد مربوط میشه !
__ __([نیشخند])([نیشخند])______________([گریه])([گریه])))
___([نیشخند])([نیشخند])([نیشخند])___________([گریه])([گریه])([گریه])))
____([نیشخند])([نیشخند])_____([گریه])([گریه])___([گریه])([گریه])))
_____________([خجالت])([خجالت])([خجالت])))
______________([خجالت])([خجالت])))
__ __([عصبانی])([عصبانی])______________([رضایت])([رضایت])))
___([عصبانی])([عصبانی])([عصبانی])___________([رضایت])([رضایت])([رضایت])))
____([ناخوش])([ناخوش])_____([ناخوش])([ناخوش])___([ناخوش])([ناخوش])))
_____________([ناخوش])([ناخوش])([ناخوش])))
______________([ناخوش])([ناخوش])))
__ __([شیطونک])([شیطونک])______________([تشویش])([تشویش])))
___([شیطونک])([شیطونک])([شیطونک])___________([تشویش])([تشویش])([تشویش])))
____([شیطونک])()_____([شیطونک])([شیطونک])___([تشویش])([تشویش])))
_____________([گل])([گل])[گل])))
______________([گل])([گل])))
__ __([تعجب])([تعجب])______________([چشمک])([چشمک])))
___([تعجب])([تعجب])([تعجب])___________([چشمک])([چشمک])([چشمک])))
____([تعجب])([تعجب])_____([گل])([چشمک])___([چشمک])([چشمک])))
_____________([ناراحت])([ناراحت])([ناراحت])))
______________([ناراحت])([ناراحت])))
__ __([قلب])([قلب])______________([ناراحت])([ناراحت])))
___([قلب])([قلب])([قلب])___________([ناراحت])([ناراحت])([ناراحت])))
____([قلب])([قلب])_____([زبان])([زبان])___([زبان])([زبان])))
_____________([زبان])([زبان])([زبان])))
______________([زبان])([زبان])))
__ __([بدرود])([بدرود])______________([بدرود])([بدرود])))
___([بدرود])([بدرود])([بدرود])___________([بدرود])([بدرود])([بدرود])))
____([بدرود])([بدرود])_____([بدرود])([بدرود])___([بدرود])([بدرود])))
_____________([نیشخند])([نیشخند])([نیشخند])))
______________([نیشخند])([نیشخند])))
اپم منتظر حضور گرمتون هستم
خیلی عالی بود
مخصوصا اینکه با خط زیبای خودش بود
ممنون کاوه جان
منتظر بقیش هستما
نتونستم بخونم
چرا؟؟!
چه دست خطی
چه خط رمانتیکی داره...
موفق باشی...
پس کو نامه؟؟؟
نمیاد که
پس کو نامه؟
نمیاد که!!
آقا.......شرمنده
رو برگ دوم بر عکس ورقه شعر نوشته شده
نه...
فک کردم پیر شدی فرهود جان..
ولی بزنم به تخته دقت نظرتون هنوز تکه..!
درسته و دلیلشم کارای منه.. اینقدر شلوغش کردم که مهرداد هول شد دیگه.. اولین نفری که اینو میگیاااا...
سلام کاوه جان!!!! واقعا عالی بودن!!!! حتما به دوستا معرفیتون میکنم!!!
چون عالی بودن!!!!
یه گشته له مهرداد دزیده یا چیده له سایتیله کپی پیست کردیده؟؟؟؟؟
بو بیوشمه ته استاد؟؟؟؟؟
استاد هاید منتها هنه کوس!!!!!