شعری که هرگز نگفتم تقدیم چشمان ساراست
شعری که در حد من نیست ، شعری که همرنگ دریاست
سارا که از صبح تا شب کنج اتاقی نشسته
سر تکیه داده به دیوار یکریز غرق تماشاست
سارا که انگار دیگر ، تصمیم کاری ندارد
فهمیده بیهوده اما ، هر روز دلخوش به فرداست
فردا که برگردد اینجا مردی که سالی ست رفته
مردی که برگشتن او ، از احتمالات بی جاست
مردی که از روز رفتن تنها دو خط نامه داده
تنها دو خط نامه ای که هر روز در دست ساراست :
“ من برنمی گردم آنجا سارای اندوهگینم
مادر به من گفت : بابا ناراضی از وصلت ماست
مادر به من گفت : بابا راضی به بیکاری ام نیست
سارا گناه من و تو ، افکار مامان و باباست
من دوستت دارم اما دست خودم نیست دیگر
هر چند هم ما بخواهیم تصمیم در دست آنهاست ”
سر تکیه داده به دیوار ، سارا و فهمیده حالا
این مشکل از روز اول راه حلش ترک دنیاست !
[]
فردا همه اهل کوچه ، آخر چرا آی سارا ؟!
سارا که حرفی ندارد ، سارا که از دار بالاست
سلام.وبلاگتو دیدم.اگه با وبلاگم حال کردی بیا با هم تبادل لینک کنیم.اگه خواستی منو با نام "لیوان کاغذی پوریمان" با ادرس
http://pooriman-cup.blogfa.com
اضافه کن و بگو من تو رو و با چه نامی اضافه کنم.[گل]
خیلی نامردی اگه نیای.نخواستی هم لینک ندیم ولی بیا.[نیشخند]
راستی سر صبحی تو خواب نداری؟
“ من برنمی گردم آنجا سارای اندوهگینم
مادر به من گفت : بابا ناراضی از وصلت ماست
مادر به من گفت : بابا راضی به بیکاری ام نیست
سارا گناه من و تو ، افکار مامان و باباست
من دوستت دارم اما دست خودم نیست دیگر
هر چند هم ما بخواهیم تصمیم در دست آنهاست ”
چـــــــــقد زیبا...
ای آبی های دریا
من به سکوت جان می دهم
با کوله بار بسته ام
به ماهیهای در سفر
شوق رسیدن می دهم
ای خالق فاصله ها
سر به تو ارزان می دهم
با نفس اهسته ام
در انزوای بی کسی
به این دل تب کرده ام
فرصت مردن می دهم...
اسممو تغییر میدم به ســـرگـــردون...
تاهیچ شبه ای پیش نیاد.
غریبه =ســـرگـــردون
من که سر در نیاوردم
این شعر چرا انقد با شعر های دیگه متفاوت بود
سبکش خیلی فرق می کرد
میان اینهمه شعر این یکی برای خودم
برای آخر غمگین ماجرای خودم
سرم غروب به بالای دار خواهد رفت
خدا کند که ببخشد مرا خدای خودم
یکی شدیم و افسوس آخرش این شد
که اشتباه بگیرم تو را به جای خودم
تو بی گناه اسیری بگو به قاضی شهر
بگو اضافه کند روی جرم های خودم
به چشمات چه پاسخ دهم نمی دانم
و سالهاست که ماندم در این چرای خودم
زیاد وقت ندارم برو خداحافظ
غروب شد و رسیدم به انتهای خودم
داستان این سارا چیه؟
چرا همه یه سارا دارن
motmaeni male to nabod???
جالب بود.............آخیییییییییییییییییی بمیرم برا سارا......................
جالب نه غمگین!
آخیییییییی هم نه آه..!
و بمیرم برای عشق! برای مهرداد
شعر اون بهروز سپید نامه ی (همشهریتون رو برام می ذاری ؟
داداش کاوه
درود
.
.
.
انگار وقتی شاعر باشی سهمت از دنیا فقط غمه....چرا ؟
.
.
شعری که همه لبخندها را با خود برد.........سپاس
سلام بر ری را.ی ...!
نیستی خانم؟
فک کنم تا عاشق نباشی نمیتونی شاعر خوبی بشی..
و عشق یعنی همین دلشوره ها و حسرت ها..
و به قول شما غـــــم..!
خیلی غمگین بود
من و عشقم هم فعلا گناهمون همین افکار مامان و باباست
برامون دعا کن
ღ☆☆ღ
.........ღ☆☆ღ
............ღ☆ღღ☆☆ღღ☆☆ღ
...............ღ☆ღ☆☆☆ღღ☆☆ღ
....................................ღ☆ღ
....................ღ☆☆ღ
....................ღ☆☆ღ
....................ღ☆☆ღ
....................ღ☆☆ღ
....................ღ☆☆ღ
....................ღ☆☆ღ
....................ღ☆☆ღ
..................................................
ღ☆☆ღ...............................ღ☆☆ღ
ღ☆☆ღ...............................ღ☆☆ღ
ღ☆☆ღღ☆☆ღღ☆☆ღღ☆☆ღღ☆☆ღ
...ღ☆ღღ☆☆ღღ☆☆ღღ☆☆ღღ☆ღ
.................................................
..................๑๑๑...๑๑๑
..................๑๑๑...๑๑๑
......................๑๑๑
......................๑๑๑
............................
...............ღ☆☆ღ
.............ღ☆.......☆ღ
................ღ☆☆ღღ☆☆ღ
............................ღ☆☆ღ
.............................ღ☆☆ღ
.............................ღ☆☆ღ
............................ღ☆☆ღ
.........................ღ☆☆ღ
......................ღ☆
سلام...آپم...بیا نظراتم بگو
برای من که جالب بود نه غمگین!!
بازم میگم آخیییییییییییییییییییییییی...
بازم میگم بمیرم برای سارا.................
یعنی لج کردی؟!!
موزیک وبت، رو مغزم رژه میره: پر از خاطره
دلگیر نشو از آدم ها
نیش زدن طبیعتشان است
سالهاسک که به هوای بارانی
میگویند :
" خــــــــــــــــــــــراب "
امروز بارون بارید
ناخواسته با دوباره خووندن شعر مهرداد
این مطلب به ذهنم اومد .
سلام
خوش بحالتون مریم جان..
اینجا دیگه از اون طراوت و شادابی خبری نیس
سلام
برای زندگی کردن ب کسی اعتماد کن که بتواند 3چیز
رادر تو تشخیص دهد:
اندوه پنهان شده در لبخندت
عشق پنهان شده در عصبانیتت
معنای حقیقی سکوتت
salam
khobi?
mamnoooooooon az inke bad az salha oomadi
ببخشید شایسته جان..
سلام.
درسته من یه مدت نبودم ولی شما چرا حالی نپرسیدی!!!
خوبی؟؟
قشنگ بود.
نگذار دیگران نام تو را بدانند، همین زلال بیکران چشمانت برای پچ پچ هزار ساله آنان کافیست...(شاملو)
***
خانواده ها خوشبختی رو در پول می بینن ! کاش فقط یه خورده به عشق بها میدادن !
خیلی غمگین بود!ولی زیبا!
آره واقعا..
خییییلی موافقم
عشق واقعی آن است که اختیار بدی نابودت کنه ولی اعتماد کنی که این کار رو نمیکنه
سلام خانوم ملیکا..
به به..
چه توصیف تازه ای بود از عشق
.....ghamgin bood o
سلام دوست گرامی
یه ذره خوندن شعرت برام سخت بود ولی خیلی به دل نشست.. ولی چرا مرگ سارا پایان شعر شد؟
cheghadr gha angiz bood
cheghadr toosh dard boood
همیشه آخرش غم انگیزه...
عشقو میگم..
خدا ما رو برای هم نمیخواست..فقط میخواست همو فهمیده باشیم...
بدونیم نیمه ی ما مال ما نیست...فقط خواست نیممون رو دیده باشیم...
تموم لحظه های این تب تلخ...خدا از حسرت ما باخبر بود...
خودش ما رو برای هم نمیخواست...خودت دیدی دعامون بی اثر بود...
چه سخته مال هم باشیم و بی هم...میبینم میری و میبینی میرم...
تو وقتی هستی اما دوری از من...نه میشه زنده باشم نه بمیرم...
نمیگم دلخور از تقدیرم اما...تو میدونی چقدر دلگیره این عشق...
فقط چون دیر باید میرسیدیم...داره رو دست ما میمیره این عشق...
تموم لحظه های این تب تلخ...خدا از حسرت ما باخبر بود...
خودش ما رو برای هم نمیخواست٬خودت دیدی دعامون بی اثر بود...
خدا ما رو برای هم نمیخواست...فقط میخواست همو فهمیده باشیم...
بدونیم نیمه ی ما مال ما نیست...فقط خواست نیممون رو دیده باشیم...
خدا ما رو برای هم نمیخواست..فقط میخواست همو فهمیده باشیم...
بدونیم نیمه ی ما مال ما نیست...فقط خواست نیممون رو دیده باشیم...
تموم لحظه های این تب تلخ...خدا از حسرت ما باخبر بود...
خودش ما رو برای هم نمیخواست...خودت دیدی دعامون بی اثر بود...
چه سخته مال هم باشیم و بی هم...میبینم میری و میبینی میرم...
تو وقتی هستی اما دوری از من...نه میشه زنده باشم نه بمیرم...
نمیگم دلخور از تقدیرم اما...تو میدونی چقدر دلگیره این عشق...
فقط چون دیر باید میرسیدیم...داره رو دست ما میمیره این عشق...
تموم لحظه های این تب تلخ...خدا از حسرت ما باخبر بود...
خودش ما رو برای هم نمیخواست٬خودت دیدی دعامون بی اثر بود...
خدا ما رو برای هم نمیخواست...فقط میخواست همو فهمیده باشیم...
بدونیم نیمه ی ما مال ما نیست...فقط خواست نیممون رو دیده باشیم...
ßa tamam vojod gonah kardam v dar tekrar an esrar , amma , na ne'matash ra az man gereft na gonaham ra fash kard , agar eta'atash konam che mikonad!
Dr shariati
Nistet ? Kam peydai !
سلام برادر خوبم
"مارا به دعا کاش نسازند فراموش
رندان سحر خیز که صاحب نفسانند"
ماه خدا بر شما مبارک
سلام
خوبی ؟
اشکال نداره بخشیدمت داداش
روزه و نمازهای توهم قبول باشه
به همچنین
سلاااااااااام
نماز و روزت قبول درگاه حق باشه !
آپم . بدو بیا !
سلام
به همچنین الهام جان
و الان میام و میخوانمت
ابر ها می بارند ولی انسان ها عاشق ستاره ها می شوند نامردیست آن همه اشک را به چشمکی فروختن
سلام بسیار زیبا بود....
ولی خب میتونی شعر های شاد تر بگی
من دوست داشتم بتونم شعر بگم ؛ به عشق اینکه شعر شاد بگم تا دل مردمی که سراسر مشکل و گرفتاری و غم اند را شده لحظه به اندازه ی 1 ثانیه شاد کنم.
سلام مسعود عزیز..
یه جورایی شاید حق با تو باشه..
اما آخه این شعرا همشون واسه عمو مهردادن..
و لابد روزهاش غمگین بوده دیگه..
لطف کردین تشریف آوردین
شاد باشی و پیروز
گاهی دلت میخواد همه بغضات از تو نگاهت خونده بشه که جسارت گفتن کلمه هارو نداری
اما یه نگاه گنگ تحویل میگیری و یه جمله مثله:چیزی شده؟؟؟!
اونجاست که بغضتو با لیوان سکوتت سر میکشی و با لبخند میگی:
نه هیچی...
مدتهــــاست مجـــازی می خـــندیم
مــــجازی شـــآدیم
مــــــجازی عـــــــــاشق می شویـــــم
مجـــازی همدیگه رو دلــــداری میدیم
امــــــــــا ................
واقـعی تنـــهاییم
واقعی درد میــــــکشیـــم
واقعی از عشقـــــــهای مجــــازی لطمه می بینیـــــم…
خندھ ام میگیــــرد
وقتے پــــس از مدتــــ هآ بے خبرے
بے آنکھ سرآغے از این دل آوآرھ بگیرے
میگویے : دلم برایت تنگــــ است ..
یا مرا بھ بازے گرفتھ اے یآ معنے وآژه هایت رآ خوب نمیدآنی
دلتنگےاتــــ ارزانے خودتــــ ...
سلام
وقتی زیبائی یک گل
هیجان آسمانی را
به باران می گیرد
به چه حالتی روم من
بازوانت که مرا
باغ گل و یاسمن و نسرین ست ؟
بهتراست دیگران ازما به خاطرانچه هستیم متنفرباشندتا به خاطر آنچه که نیستیم دوستمان داشته باشند."چارلی چاپلین"
سلام
به روزم ومنتظر حضور پرمهرت
شادباشی
فعلا...[گل]
کپی پیسته؟؟!!!!
آخه بلاگ اسکای ؛گل؛ نداره که..!!!
باشه میام عزیز
سلاااااااااااااااااااام آقا کاوه .
خوبی ؟
آپمممممممممممم بدو بیا . اومدیااا
eshgh mesle roohe hame azash dam mizanan vali kamtar kesi oono dide
sadegh hedayat
سلام.ازت میخوام واسم دعا کنی.
مرسی
سلام
یلا دوره ایشالله زهرا جان
کاش دستان خدا پیدا بود تا که آن وقت که بی حوصله و تنهایی و دلت از غم دنیا مملو بزنی تکیه
بر آن و بخندی به همه رنج جهان.............
................
هرچه باداباد ما که خندان میرویم..............
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک.....
چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد.......
سلام
یه شعر جدید بزار دیگه...
حتما مسعود جان..
اطاعت امر دوست گلم
سلام رفیق قدیمی . خوبی ؟
سلام شبنم عزیز..
آفتاب از کدوم ور در اومده که....
میگفتی گاوی گوسفندی..!
سلامــــــ وای کاوه چقد غمگیــــــــــــــــن بووود
دلمـ به حال عشقشون و همه همه عاشقایی که درگیر افکار دیگران و مامان باباها هستن سوخت
آهنگت چه باحاله
سلام مهسا جان
لطف داری به مهرداد و شعرهاش و من
و
بله غمگینه واقعا..
اَگــــَر میدآنے دَر دُنیـآ کــَسے هست که بـآ دیدَنــَش
رَنگ رُخســآرَت تغیـــیر میکنــَد،
و صــِداے قــَلبـَت اَبرویــَت را به تــآراج میبــَرد،..
مــهـم نیــست که او مـآل تــو بــآشــَد...
مــهــِم این استــ که فـــَقــَط بــــآشـَد،
زِندگے کــُند ، لــِذَت ببرَد و نــَفــَس بـــکشــَد ...
خوبه حدااقل ساراتونست راحت شه
من که حتی عرضه اینم ندارم باو
.........................................
سلام خوبی داداش؟
نماز روزت مقبول
سلام آنا جان
نماز روزه های شمام قبول باشه..
التماس دعا داریم
پس این فرش قرمزتون کوش ؟
سلام
نباید شیشه را با سنـــــــــگ بازی داد !
نباید مست را در حال ِ مستــــــی . . . دست ِ قاضـــــــــی داد !
نباید بی تفاوت !
چتر ماتـــــــــــــــــم را . . . به دست ِ خیــــــــــــــــس باران داد !
کبوترها که جز پرواز ِ آزادی نمی خواهند !
نباید در حصار ِ میـــــــــــــله ها . . . با دانه ای گنــــــدم . . .
به او تعلیم ِ مانـــــــــــدن داد !
صبر کن سهراب ! قایقت جا دارد؟
آب را گل کردند چشم ها را بستند و چه با دل کردند …
وای سهراب کجایی آخر ؟ … زخم ها بر دل عاشق کردن ، خون به چشمان شقایق کردند…
ای سهراب کجایی که ببینی حالا دل خوش سیری چند ؟
صبــــــــ ـــــــــر کن سهــــــــ ـــــــراب …!
قایقت جا دارد؟ من را نیز با خود ببر ، اینجا عاشقی بین مردم مرده است . . .
------------------------
ما شعر می خوایم یالا ! ما شعر می خوایم یالا ! ما شعر می خوایم یالا !
------------------------
سلام !
آپممممممممممم بدو بیااااا !
,وب زیبایی دارین
سلام
این شعر خیلی زیبا و دلنشین بود
بیچاره سارااااا و ساراهااااا
بسیاااااااااااااار زیبا
حال مرا مپرس که هنجارها مرا...
مجبور میکنند بگویم که بهترم!!!
Mahshar boooooooooooooood kheeeeeeeyli khosham Omad
سلام
با خوندن بیت آخر شعرتون یخ کردم!!!!
دردناکه قصه ی عشق.کاش کمی فراموش کردن بلد بودیم و گذشت...
سلام.خیلی ناراحت شدمجدی جدی خودشوکشت توروخدا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
کی؟؟؟؟
سارا خودشو کشت؟؟؟؟؟؟؟