همه ندانند
من می دانم
همیشه دلیلی برای شادمانه زیستن هست
آنگونه که همیشه
بهانه ای برای گریستن هست
دوباره ، سه باره ، هزارباره
عکس قدیمی ات را نگاه می کنم
نام تو را و نامه های تو را
که جز تعارف معمولی
برای آرامش من نبوده اند
مرور می کنم
مرور می کنم
به روزگار گذشته
که با شرم تو و اشتیاق من
در قرار و سلامی تازه ، سر می شد
می اندیشم
اصلاً هزار دلیل دیگر هست
که من شادمانه
به موهبت آمدنت دل خوش کنم
حتی یک دلیل ساده نا نوشته
می تواند
بازار کسالت مرا کساد کند
[]
گیرم دورتر از این باشی
که دستم به دامن بوسه هایت نرسد
گیرم ، ساکت تر از همیشه
دقایق شب و روز را
به هم بدوزم
بسوزم
گیرم هزار سال تمام
منتظر بمانم
یعنی این ها
دلایل روشن شادمانی ما نیستند
یعنی خیال آمدنت
بهتر از فراموشی قرار آیینه ها نیست
یعنی ، نیامدنت حتی
به آمدن آدمیان دیگر نمی ارزد ؟!
که من
در اکنون بی آوازم هم
غرق خوشبختی نباشم
سلام کاوه جان خوبی؟
من همون سنگ کاغذ قیچی بودم که بودم
الان یهویی تو لیست به روز شده ها دیدمت و کلی خوشحال شدم
یلدا مبارک
قالب جدید هم به احتمال زیاد با تاخیر مبارک
سلام سوما جان..
خوبی؟؟
چه خبر؟؟
شما خوبین؟
منم خوشحالم که بعد این مدت باز اومدی.. و یلدا رو بهت تبریک میگم.. امیدوارم موفق و شاد باشی..
مرسی اینم چند روزیه عوض کردم!
درود
...
همیشه دلیلی برای شادمانه زیستن هست
آنگونه که همیشه
بهانه ای برای گریستن هست
...
.
.
.
بسیار زیبااااااااااااا
لطف داری ری را جان..
من بودم ولی زدم قالب و همه چی رو داغون کردم ادرس وب رو هم فراموش کردم
چقدر جالب شد که بعد این همه مدت ادرس وبت رو یافتم
خب آدرس لینکاتو برمیداشتی!!
البته جای غمگینش وقتی بود که اومدیم و با اون عکس و اون آهنگ که تو وبت گذاشته بودی مواجه شدیم..
خوش آمدی به جمع گرم این دوستان مجازی
با ساعت دلم
وقت دقیق آمدن توست!
من ایستاده ام:
مانند تک درخت سر کوچه
با شاخه هایی از آغوش
با برگ های از بوسه
با ساعت غرورم اما !
من ایستاده ام:
با شاخه هایی از تابستان
با برگ هایی از پاییز
هنگام شعله ور شدن من!
هنگام شعله ور شدن توست!
ها . . . چشم ها را می بندم
ها . . . گوش ها را می گیرم
با ساعت مشامم
اینک:
وقت عبور عطر تن توست
**************************
مثل همیشه زیبا دوست من
یه صفحه سفید، به همراه یک قلم
این بار حرف ،حرف نگفته ست
یک حرف تازه
نه از تو ...
هی فکر می کنم
هی با قلم به کاغذ سیخ می زنم
اما
دیگر تمام صفحه ها معتاد نامت اند
انگار این قلم
جز با حضور نام تو فرمان نمی برد...
بهترین چیز رسیدن به نگاهی است
که از حادثه عشق تر است..
یلدات مبارک
اگه یه روز دیدی خیلی خیلی تنها شدی و هیچ کس کنارت نیست ، دست کن توی دماغت و حالشو ببر !
سقراط می گه یونانیها دروغ گو اند . خود سقراط یونانیه پس سقراط دروغ می گه که یونانیا دروغ گو اند . بنابراین یونانیها راست گو اند پس سقراط راست می گه که یونانیا دروغ می گن حالا شما بگین یونانیا راست گویند یا دروغ گو..!
یه چیزی رو می دونستی ؟ چین با همه وسعتش با یه اتو باز میشه ؟؟؟
مامانه به پسرش میگه: میدونم که شیطون گولت زد که موهای خواهرتو کشیدی! پسرش میگه آره، ولی لگدی که زدم تو شکمش ابتکار خودم بود!
دنیای دستها
از هر دنیایی بی وفا تر است
امروز دستهایت را می گیرند
قصه عادت که شدی
همان دستها را برایت تکان می دهند ...
che ajab agha
ap farmoodin gar che gharar ye chiz dige bood ama in sher anghadr ziba o ghashnge ke bad ghoolit ro jobran mikone
be jorat mishe goft yeki az zibatarin sherhaye agha mehrdade ta oonjaei ke man khoondam
ziba. ravan. sade va del neshin
khosoosan beyte aval
سلام بیتا جان..


راستش من بدقول نیستم.. فقط قول هام یادم میره!
نمیدونم قول چی رو دادم که بذارم
شما همینو قبول کنین..
آهاااا
نکنه عکس ها رو میکین؟!
اونا رو فک نکنم به اون شدت و آب و تاب بشه گذاشت..
آخه مخالف داشت اون پیشنهاد!!
سلام
کسی که نشسته است
همیشه خسته نیست
شاید جایی برای رفتن نداشته باشد
کسی که نشسته است
شاید خسته باشد
شاید همه جا را گشته باشد و خسته باشد
کسی که نشسته است
حتماً گم کرده ای دارد…
همه ندانند!
من میدانم..
همیشه دلیلی برای شادمانه زیستن هست !
شعر فوق العاده قشنگ بودو زندگیت سرشار از این بی دلیل شاد بودن ها ..
یلدات مُبارکــــ ـــــــــــــــــــ
بلندترین شب سال هم خورشید را ملاقات خواهد کرد و این یعنی بوسه گرم خداوند بر صورت زندگی وقتی همه چیز یخ می زند. یلدا مبارک
زین پس ادامه میدهم ، در زیر باران
حتی به درخواست چتر هم جواب رد میدهم
می خواهم تنهایی ام را به رخ
این هوای دو نفره بکشم ... !
باران نبار من نه چتر دارم نه یار ... !
فقط یه اسمه.. بدون متن و آدرس..
دوستان راهنمایی کنن این کامنت رو با هم ترجمه کنیم
یلدا شب بلند غزلهای مشرقی ست
میلاد هر ترانـــه زیبـای مشرقی ست
زمستون مبارک آقااااا
:)
مبارکــ خانمــ..
یلداباتاخیرمبارک اقاکاوه
شعره خیلی خیلی خیلی خوشکلی بود ...
کلاباکل شعرش موافقم اما امیدوارم اینجوری نشم هیچوقت!
این تیکش داغونم کرد:
(یعنی نیامدنت حتی
به امدن ادمیان دیگر نمی ارزد؟!)
چقد قشنگ و دوس داشتنیه این شعره
یلدای شمام مبارک..
خیلی خیلی خیلی لطف دارین..
ایشالله که نمیشین الهه خانم
سلام خیلی زیبا بود ممنون
ممنون
گیرم هزار سال منتظر بمانم ...
گـاه چنـدین هـزار جملـه هنــوز ،
همه ی حـرفـهای آدم نیست...
ممنون از وبلاگ زیباتون به وبلاگ منم سر بزنین
سلام
ممنون میشم بهم سربزنی
شادباشی
فعلا...[گل]
سلام



بلاگ اسکای که گل نداره!
نکنه کپی کردی واسه همه میذاری..
باشه
چشم.. خدمت میرسیم حتما فاطمه خانم عزیز
در کـــلاس درس خــــدا؛
آن هایـــی که نالــه می کننـد، رد می شونــد؛
آن هـــایی که صبـــر می کنند، قبـــول می شونـــد؛
آن هایـــی که شکـــــر می کنند، شاگرد ممتـــاز می شوند
بگیم خدایا شکرت واسه اینهمه غـــــــــــــــــم...!
افسانه جان حرفا میزنینااااا
سلام
وبلاگ جالبی دارین..تبریک
رفته ای
هیچ کس جز تو اینقدر در قلبم نماند
دیرآمدی..
کم ماندی و زود رفتی
و مهربانیت در قلبم چنان نشست
که رفتنت..برایم سخت عذاب آور است
می خواهم منتظر باشم
دیگران به سخره ام گرفته اند..که او رفته است
رفته است
منتظرش از چه رویی..!!
ای مهر ای ماه من
آیا رفته ای..
چگونه رفتی که رفتنت را ندیدم..
بی خبر..بی نشان..به کجا؟
باور نمیکنم!!
سلام
نازنین یا زهرا؟
مرسی زهرا جان...
آدرسم که نذاشتین نازنین خانم...
گاهی باید بغضت را بخوری و اشکت را تف کنی
که مبادا دل کسی بلرزد …!
حتی در تنهایی خودت ،حق اشک ریختن نداری
چرا که قرمزی چشمهایت دل میشکند …
دستم
به تو که نمی رسد،
فقط حریف واژه ها می شوم !
گاهی،
هوس می کنم،
تمام کاغذهای سفید روی میز را،
از نام تو پرکنم …
تنگاتنگ هم،
بی هیچ فاصله ای !!
از بس،
که خالــی ام از تو …
از بس،
که تو را کـم دارم …
آخر مگرکاغذ هم،
زندگی می شود ؟
گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی...
گاهی دلتنگی هایی داری که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت می کنی ...
گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات...
گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری انگیزه ای برای فردا نداری و حال هم که...
گاهی فقط دلت میخواهد زانو هایت را تنگ در آغوش بگیری و گوشه ای گوشه ترین گوشه ای...! که می شناسی بنشینی و"فقط" نگاه کنی...
گاهی چقدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود...
گاهی دلگیری...شاید از خودت.
پرسید : چرا آسمان ابریست ؟
گفتم : تو نبودی با او درد دل کردم !
بعضی وقتها اونقدر دلتنگه کسی میشی که اگه بفهمه ، خودش از نبودن خودش خجالت میکشه !
لب من از ترانه می سوزد
سینه ام عاشقانه می سوزد
پوستم می شکافد از هیجان
پیکرم از جوانه می سوزد
می نویسم: ” د ی د ا ر”
تو اگر بی من و دلتنگ منی یک به یک فاصله ها را بردار . . .
jadidan 1 adame dg shodi ya shayadam na!moshkel az mane
ghatan hamine...
bebakhsh babate in hame moddat
دلتنگم!
برای کسی که مدتهاست،
بی آن که باشد،
هـر لحـظه،
زنـدگی اش کـرده ام !
deltangie dige.. dase adam nis k!
سهراب سپهری در جشن یکسالگی فرزندش گفت:
عزیزم...
یک بهار
یک تابستان
یک پاییز
و یک زمستان را دیدی...
از این پس همه چیز تکراریست...
کلا امید به اینده تو این کامنت موج میزنه..!!
مرسی
قشنگ بود و شاعرانه
سلام آقا کاوه خوبین؟
سلام نوشین خانم..

مرسی
شما خوبین؟
آن جا را که جای عشق ورزیدن نیست باید گذاشت! و گذشت!!!
سربزن
با تو بودن زیباست گر چه در خیالم باشی
کاوه جان البته بعضی افراد هم خواته یا ناخواسته موجب گریستن یا خندمون میشه
کاش فکر الینکه برگرده رو نکنیم
دوستانی ک شکست عشقی خورد راهنمایی کنن لطفا!
سوما جان رابطه ای که قابل تموم شدن باشه و کسی که بخوای یا بخواد بزور بمونه... فنا پذیره.. و ی روز تموم میشه...
سلام کاوه منو میشناسی خودمو معرفی نمیکنم
داداش یه لطفی کن دیگه وب مهسا نیا چون دوست ندارم اونم بیاد وبت
جانم!!!




کدوم حمید؟؟
مهساااا؟؟؟
ینی هرچی از اینا بذارم کمه..!!
delam gereft
ghashang bood
♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿
┊ ┊┊ ┊┊ ✿
┊ ┊┊ ✿✿
┊ ┊┊
┊ ✿✿.•
.•*..*•. .♥.•*..*•. .♥
.•*..*•. .♥
.•.•. .♥
♥(¯`´•.¸(¯`´•.¸ ________ღ♥ღ_________ ¸.•´´¯)¸.•´´¯)♥
♥---==♥__________ ______ _______==---♥
♥(_¸.•´´(_¸.•´´ ¯¯¯¯¯¯¯¯ღ♥ღ¯¯¯¯¯¯¯¯¯ `´•.¸_) ´´•.¸_)♥
_____█████____█████
___██♥◊◊◊◊██_██◊◊◊◊♥██
_██♥◊◊___◊◊█_█◊◊___◊◊♥██
██♥◊◊_____◊◊█◊◊_____◊◊♥██
██♥◊◊______◊◊◊______.◊◊♥██
██♥◊◊_______◊________◊◊♥██
_██♥◊◊______________◊◊♥██
__██♥◊◊___________◊◊♥██
____██♥◊◊_______◊◊♥██
______██♥◊◊__◊◊♥██
________██♥◊◊
___________██♥◊◊
_____________██♥◊◊
_______________██
آپم
نیستی و نمیدانی در انتظارِ تو کاسه ی صبر که هیچ !! صبر کاسه هم لبریز شده !
....و دلتنگی،
سبُویی است ،به خون نشسته
در اندوهی تلخ وتازه،
که به چِله ی تنهایی
صافی می کند
دلی را که برایِ تو
می تپد...
Salam Bimarefat
آهســته بیا
تشکر هم نکن
نــظر هم نگــذار
همــان که بخــوانــی بــس است
مــن به بــی محــلی آدمــها عــادت دارم
سلام
وقتـــی دلـــت گــرفتـــه ،
وقتـــی غمگینـــی،
وقتـــی از زنـــدگـــی سیــــری ...
حـــواستـــو خیلـــی جمـــع کـــن چـــون طعمــــۀ خــوبـــی هستــــی
سلام افسانه خانم..
مرسی زیبا بود..
ممنونم از حضورتون
سلام...آپم.مایل بودین سربزنید...............
هربار این شعرو میخونم واسم تازگی داره...
خوب هستید اقا کاوه؟
شمام که نیستی؟
فـــرامــوش کـــردن
تـــو
هنـــر میخواهد
و مـــن
بـــی هنـــرترین انســـان عـــالمـــم . . .
دیر ایامی ست، این شهر و زمین و دشت
در پی هم صحبتی هستند
آسمان هم ساکت و محکوم،
می بافد غرور ابر
به وقت خستگی هایش
وز غم دوری خورشید، این همه دلتنگ
رخت بر بستند از آهنگ...
حال و روز دلِ دیگه
دلگیرِ ؛ دلتنگ مینویسه
دل است دیگر …
نمیتوان دلتنگی را از او گرفت …
مگر میشود خیسی را از آب گرفت ؟
گاهی …
میریزد و خرد میشود …
گاهی هم …
ترک برمیدارد …
اما باز دل میماند …
گاهی هم آدم را ناقص اُلخلقه میکند …
مثل من که دیگر هیچ دل و دماغی ندارم …
زندگے بـﮧ مَـלּ آموخت ـهَر چیز قیمتے בارב
پنیر مجانے فقط בر تلـﮧ موشـ یافت مے شوב ...
خدایا ازون بالا غمها خیلی کوچیکه اگه راس میگی بیا پایین
شعرم غزلی از آفتاب دل توست
جانم سخنی که بازتاب دل توست
این دفتر گر گرفته در آتش عشق
از نسخه خطی کتاب دل توست!
دست بجنبون آقااااا
:)
نمیدونم جرا دستم نمیره به گذاشتن پست جدید!
آخرش پریدن از این قفسه
رفتن و بریدن از هم نفسه
تنها راه رسیدن به آسمون
عدم بازدم یک نفسه
آخرش همه میرن شاه و گدا
غصه خوردن واسه دنیا عبثه
نکنیم پیروی از نفس پلید
که اینا عین هوا و هوسه
به خدا داشته باشیم فقط امید
واسه خوشبختی ما همین بسه
سلام آقا کاوه دیارت نیست خوبی
سلام نوشین خانم..
دیارم هست!
آرزو دارم؛
خورشید، رهایت نکند
غم، صدایت نکند
ظلمت شب، سیاهت نکند
و ترا
ازآن کس
که مهرش
به دلت هست؛
حضرت حق
جدایت نکند
سلام بر کاوه خان عزیز
خوبی ؟؟
نیستی مهندس کم پیدایی !!
دست مریزاد پست معرکه ای گذاشتی .
به همه سلام برسون .
سلام مریم جان...
واسه همین چن تا عکس از مانشت و کلاه برفیش گرفتم که در اولین فرصت میدم خدمتتان که بذارین..
چه عجب از این ورا..!
هستم.. میام و همیشه میخانمت..
اتفاقا از پست مانشتت خوش ترم امد
مرسی از لطف و حضورت گرمت
...آمدشبی برهنه ام از در چو روح آب
درسینه اش دو ماهی و دردستش آینه
گیسوی خیس او خزه گون
چون خزه به هم...
من بانگ بر زدم از آستان یاس:
آه ای یقین یافته
بازت نمی نهم.
آرامش خیال تو آرزوی من
در حسرت نوازش دست تو ...موی من
انگار مرگ تازه ای جاریست در رگم
وقتی که دور می شوی از گفت و گوی من...
با من بیا
با من بگو
با من بمان ... نرو ...
"غزل "
سلام خانم حاتمی..
ممنون از مهر همیشه تان شاعر عزیز که بر حال ما ساری و جاریست...
مانا باشی و سبزتر
آینه هم شکایت دارد از من !
روی ِ خوش می خواهد . . . !
آینه جان !
ندارم
ندارم
ندارم . . .
פֿבآیـــــــــآ ....
مے פֿواهمـــــــــ اعتــــــــراف ڪُــــــنَـҐ !
בیگـــر نمے توآنــــَمـــ؛
פֿωتـــہ اَمـــــــــ ....
مــَטּ اَمآنتـــــــــ בآر خوبے نیـωـتـҐ ،
"مًـــــرآ" از مـטּ بگیر ....
مآلہ פֿوבتـــــــ !
مــَטּ نمے تــًوانــَم نگهشــ בارҐ .
سلام زیبا بود خوشحل میشم به منم سر بزنی
من شما رو با اجازه ی شما لینک میکنم اگه اجازه بدید شما هم به بزرگی خودتون دوست حقیرتو بلینک خوشحال میشم بیای بهم سریزنی منتظرتم
سلام دوست عزیز
بسیار زیبا بود
منم بعد از مدتها دوری با (عشقی بزرگ در موجودی کوچک) برگشتم
خوشحال میشم به من هم سری بزنید
منتظرتونم[گل]
آدم باید عین مرسوله پستی سفارشی باشه.
یکی باشه همیشه تحویلش بگیره، بگیرتش تو بغل،
امضا هم بده که تحویل گرفته شده، پس گرفته نمی شود.
مـے روے
هـوایـت نـیـسـت
و بـه هـمـیـن راحـتـے احـسـاسـات ِ مـن خـفـه مـے شـونـد
آبـے کـه روز آخـر پـشـت سـرت ریـخـتـم
آبـروے دلـم بـود...
روزها برایم از تاریکی شب تیره تر است
من هستی خودم را هم برای یک نگاهت می دهم
جانم را که پیشکش کرده ام
حال برای آخرین بار نگاهت را از من دریغ نکن
روزی که مرا بر گل رویت نظر افتاد / احساس نمودم که دلم در خطر افتاد
تا چشم من افتاد به گلبرگ جمالت / زیبایی گل های بهار از نظر افتاد . . .
نوازشم کن
نترس
تنهایی
واگیر ندارد
آنقدر مرده ام
که هیچ چیز
نمیتواند مردنم را
ثابت کند
و آنقدر از این
دنیا سیرم که
روز مرگم را
جشن میگیرم
و اگر این دنیا را
دوست داشتم
*روز تولدم*
نمیگریستم
سلام عزیزم فردا یعنی یکشنبه اول بهمن تولدمه خوشحال میشم بیای
_____ (¯ `•?.•´¯)
_____ (_.•´/|\`•._)
_______ (_.:._)__(¯`:´¯)
__(¯`:´¯)__¶__(¯ `•.?.•´¯)
(¯ `•?.•´¯)¶__(_.•´/|\`•._)
(_.•´/|\`•._)¶____(_.:._)_¶
__(_.:._)__ ¶_______¶__¶¶
____¶_____¶______¶__¶¶ ¶¶
_____¶__(¯`:´¯)__¶_¶¶¶¶ ¶¶¶¶
______(¯ `.?.•´¯)_¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶
______(_.•´/|\`•._)¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶
_______¶(_.:._)_¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶
¶_______¶__¶__¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶
¶¶¶______¶_¶_¶¶¶¶(¯`:´¯)¶¶¶¶¶
¶¶¶¶¶(¯`:´¯)¶ _¶(¯ `•?.•´¯)¶¶¶
¶¶¶(¯ `.?.•´¯ )¶ (_.•´/|\`•._)¶
¶¶¶(_.•´/|\`•._) ¶¶ (_.:._)¶¶
¶¶¶¶¶¶(_.:._)¶¶¶_ ¶¶¶¶ ¶¶¶
__¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶(¯`:´¯) ¶¶ ¶¶¶
______¶¶¶¶¶(¯ `•.?.•´¯)¶¶ ¶¶¶
____¶¶¶¶ ¶¶ (_.•´/|\`•._)¶¶¶ ¶¶¶
___¶¶¶¶ ¶¶¶¶ ¶ (_.:._)¶__¶¶¶ ¶¶
___¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶_¶¶¶ ¶¶¶___¶¶ ¶¶
_¶¶¶¶ ¶¶¶¶___¶¶¶ ¶¶¶¶____¶¶¶
¶¶¶¶¶¶¶¶____ ¶¶¶ ¶¶¶¶_____¶
-_____--------_¶¶¶¶¶¶¶¶¶
-----_____---_¶¶¶¶¶¶¶¶¶
----____-----_¶¶¶¶¶¶¶¶¶
___|___|___|_____|___|___|___|___
__|___|___|____|___|___|____|__|__
___|___|___|____|___|___|_|__|___|_
__|___|___|____|___|___|___|___|__.
نسیم گندم را از دوش مورچه انداخت
مورچه دوباره آن را برداشت و به خدا گفت:
بعضی وقت ها یادم میرود که هستی
کاش بیشتر نسیم بوزد...
آپم ...
.
با استناد به قانون جرایم رابطه ای ،
شما طبق مصادیق مجرمانه به علت دلبری و ایجاد دلتنگی
محکوم به حبس ابد در قلب اینجانب میباشید ،
دوران محکومیت شما از هم اکنون آغاز میگردد
.
اینجا مینویسم شاید گذر زمان تو را هم یه روز برای خواندن این مطلب به اینجا بکشاند...
من همانم که با اینکه میدانستم تو نمیتوانی با من باشی ولی باز دوستت داشتم.
منی که میدانستم بیشتر از نصف حرفهایت راست نبود ولی به احترام دلم باور میکردم!
و ندانستی که آنهایی که نصف شب با آنها میحرفی و وقتی اس ام اس هایی من نمیآیند میگفتی
لابد حافظه پر شده است!!!!
همه رفتنی أند و فقط چند روزی تو را میخواهند.
من تمام اینها را میدانستم. ولی دوستت داشتم
_________________________________
سلام ببخشید که دیر اومدم آخه مسافرت بودم و به اینترنت دسترسی نداشتن نتونستم بیام باز هم ببخشید
حَـرف میـزنــے تَـلـخ
مُـحـبـــــــت میـکُـنـے ولــے سَـرב
چـﮧ اجـبـاریـست בوست בاشـتَـטּِ مَـטּ...!
آقای محترم اگه این شعرها منو دیوونه نکنن خیلی ها !کاش می دونستم چرااین قدر سوزدارن !
کامنتهای شما پر از شورن...
و باعث دلگرمی
مرسی
آقای محترم اگه این شعرها منو دیوونه نکنن خیلی ها !کاش می دونستم چرااین قدر سوزدارن !
تارا
سلام...
شعرهایی از این دست بسیار خوانده ام
اما نمیدانم چگونه است؟
که تک تک واژه هایت
در وجودم ته نشین میشود
تا در فرصتی دوباره آنها را مرور کنم
دوباره، سه باره، هزارباره....
و در دلم فقط شعرهای تو را آرزو کنم
شعرهایی که تنها دلیل آرامش من است...
سپاس از کاوه عزیز.
برای تارای عزیز
نام تو را نمیدانم.
آری،
اما میدانم
گل ها اگر که
نام تو را
می دانستند،
نسل بهار از اینسان
رو سوی انقراض،
نمیرفت.
از حسین منزوی