شعرها و نامه های مهرداد محمدی

شعرها و نامه های مهرداد محمدی

شعر، نامه و دست نوشته
شعرها و نامه های مهرداد محمدی

شعرها و نامه های مهرداد محمدی

شعر، نامه و دست نوشته

1- مارکز 2- فوتبال

(1)


مثل هر روز

پشت به پنجره

ــ به آفتاب ــ

آخرین صندلی کلاس !

[]

ــ این روزها جدی تر باشید

مطالبی که می گویم

اصلاً این ها

خیلی برای امتحان مهم اند !

[]

استاد و بچه ها

امتحان را جدی گرفته اند

کلاس تمام می شود

و من

سه داستان کوتاه “ گارسیا ” را

تمام کرده ام


********************************


(2)


تو بگو هر بازی را ببازد 

تو بگو فانوس به دست انتهای جدول باشد 

گیرم هر بازی 

هر چقدر شد گل به خوردش بدهند! 

اصلن آن قدر ـ مثل من ـ شکست بخورد 

که به دسته ی دوم...سوم ... چه می دانم 

صدوبیستم سقوط کند ! 

تو اما شمرده شمرده و با صدای بلند بشنو : 

من عاشق آتش گرفته ی دیوانه ی تیم فوتبال رئال « سارا » گوسا هستم !

شعری برای نام تو

پاییزپارسال،

شعری برای نام تورا،

باد از دهان من

ربود و برد...

امسال عید

دیدم به جای هرچه

گل و برگ و بوته

نام تو

روییده بود

درتن وجان من و بهار

      سارا    سارا

سارا   سارا    سارا

    سارا     سارا

  سارا   سارا

           سارا    سارا


بعد...

باران هم آمد




___________

٥ مرداد ٩٢